کد مطلب:327956 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:340

پیشگویی فتنه های پس از پیامبر
پیامبر (ص) بعد از اطمینان به حضرت علی علیه السلام مبنی بر تحقق آرزویش و تكرار بشارت شهادت، آن حضرت را مورد خطاب قرار می دهد و انواعی از فتنه هایی كه به دست دنیا پرستان در دین واقع می شود، بیان می كند. حضرت در بیان خویش بر سه نوع فتنه تكیه می كنند:



یا علی ان القوم سیفتنون باموالهم و یمنون بدینهم علی ربهم و یتمنون رحمته و یامنون سطوته یستحلون حرامه باشبهات الكاذبه و الاهواء الساهیه، فیستحلون الخمر بالنبیذ و السحت بالهدیه و الربا بالبیع. -بحار: ج 32، ص 241. ی





1- فتنه مالی



اولین مساله ای كه پیامبر به آن اشاره می كنند فتنه در اموال است. بر كسانی كه اطلاعی از فقه اسلامی دارند پوشیده نیست كه بخش عظیمی از احكام عملی اسلام درباره اموال و كسب و تجارت و امور اقتصادی است. در اسلام حقوق افراد به نیكوترین و دقیق ترین وجه ممكن مورد توجه شارع مقدس قرار گرفته است. ضوابط و قواعد خرید و فروش و كسب و تجارت كه شرع مقدس مسلمان ها را ملزم به رعایت آنها كرده است ضوابط و قواعدی است كه بر اساس مصالح واقعی زندگی اجتماعی انسان ها تشریع شده است، تا مردم با رعایت آنها از زندگی سالم و سعادت دنیوی و اخروی برخوردار باشند. از آن جا كه بیشترین روابط اقتصادی در جامعه بر اساس بیع و خرید و فروش انجام می گیرد و قوام زندگی اجتماعی و تعاون و هم یاری بین انسان ها در رفع نیازهای یكدیگر بر داد و ستد و معاملات استوار است، و از طرف دیگر به دلیل غریزه زیاده طلبی در انسان، معاملات ربوی، این بدترین و مبغوض ترین نوع معامله از نظر اسلام، در میان مردم شایع بوده است، قرآن مردم را از انجام داد و ستد و معاملات ربوی به شدت منع كرده است. لحن قرآن در منع از این كار بسیار شدید است، تا جایی كه آن را به منزله جنگ با خداوند می داند: فان لم تفعلوا فاذنوا بحرب من الله؛ اگر-بقره، 279. ی دست از معاملات ربوی بر نمی دارید پس بدانید با خدا اعلان جنگ كرده اید.

پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمایند بعد از من مردم در اموال و روابط اقتصادی خویش دچار فتنه خواهند شد و حكم صریح قرآن را، مبنی بر حرمت ربا، نادیده خواهند گرفت و به بهانه بیع و خرید و فروش، با حیله های واهی رباخواری خواهند كرد.



2- فتنه اعتقادی



آنچه هر انسان عاقلی با تمام وجود آن را تصدیق می كند و بعد از تصدیق باید به لوازم آن پای بند باشد این است كه ما انسان ها آفریده و بنده خدا هستیم. خدای متعال است كه عالم را خلقت نموده و ما را از نعمت وجود برخوردار كرده است و برای این كه ما انسان ها به تكامل و سعادت برسیم بإ؛ششس فرستادن بهترین بندگانش همراه با كتب آسمانی، نعمت خویش را بر ما تمام كرده است. شكر و سپاس نعمت هدایت و دین، كه بزرگ ترین نعمت الهی بعد از نعمت وجود محسوب می شود، جز با قبول بندگی و عبودیت خدا، كه این نیز بالاترین مقام متصور در حق انسان محسوب می شود، تحقق پیدا نمی كند.

از طرف دیگر این خدای متعال است كه بر انسان ها منت دارد كه نعمت خویش را در حق آنها تمام كرده است و هدایت و دین حق را بر آنها فرو فرستاده است. راستی چه اندكند آنها كه بی قدری و ناچیزی خود را بشناسند و به عظمت خدا و بزرگی نعمت هایی كه برای انسان آفریده است پی ببرند و آن همه لطف و مهربانی خدا را در حق خود درك كنند!

راستی چه قدر زشت و ناپسند و ناسپاسی است كه انسان نادان بر خدا منت داشته باشد كه هدایت و راهنمایی او را پذیرفته است. غافل از آن كه خدا بر ما منت دارد؛ زیرا او ما را به دین حق هدایت كرده است.

قرآن كریم خطاب به پیامبر (ص) می فرماید:



یمنون علیك ان اسلموا قل لا تمنوا علی اسلامكم بل الله یمن علیكم ان هدیكم للایمان -حجرات، 17. ی



مردم بر تو منت می نهند كه اسلام آورند؟! بگو اسلام آوردن خود را بر من منت نگذارید، بلكه این خداست كه بر شما منت دارد كه شما را به ایمان هدایت كرده است. این شما هستید كه باید با بندگی و اطاعت و عبادت، این حق را به طور شایسته ادا كنید، نه آن كه به بهانه ایمان آوردن خود رإ؛ص ص ف صاحب حق بدانید و از خدای متعال طلبكار باشید. بنابراین در بینش دینی، اصل بر بندگی و عبودیت و تسلیم در مقابل خداست، نه بر منیت و روح استكباری در مقابل خدا. پیامبر صلی الله علیه و آله داشتن روحیه منیت و استكباری به جای آن كه خدا را بر نعمت دین و هدایت شكر گزار باشند و از او به خاطر دین حق ممنون باشند، بر خدا منت دارند كه دین را پذیرفته اند و خود را صاحب حق و طلبكار خدا می دانند و از خدا (از موضع طلبكارانه) انتظار پاداش و رحمت دارند! همچنین در قبال ایمان آوردن خود را مستحق هیچ نوع مجازاتی نمی دانند. هر چند خدای متعال هیچ مجازاتی را بدون دلیل بر بنده ای روا نمی دارد، لكن پیامبر (ص) داشته چنین روحیه ای را فتنه در دین می داند؛ زیرا صاحبان چنین روحیه ای، آن جا كه رعایت دستور دینی با خواسته های نفسانی آنها سازگاری ندارد به راحتی با توجیهات نابجا در صدد فریب خویش و دیگران بر می آیند. بنابراین، داشتن روحیه استكباری مذكور در مقابل خدا با حقیقت دین و روح اسلام، كه چیزی جز تسلیم در مقابل دین خدا نیست، ناسازگار است.



3- توجیهات دروغین؛ خطرناك ترین فتنه



خطرناك ترین فتنه در دین، كه پیامبر صلی الله علیه و آله را نگران كرده و با در میان گذاشتن آن با حضرت علی علیه السلام مردم را بدان هشدار داده است فتنه و توطئه تحریف در دین و تحلیل محرمات الهی در مقام اعتقاد است. هر چند عدم رعایت احكام شریعت در مقام عمل و داشتن روحیه استكباری در مقابل خداوندی پروردگار، گناهی بس بزرگ است، لكن خطرناك تر از آن این است كه انسان در صدد برآید برای گناهان و اعمال ضد دینی خود توجیهات واهی و دروغین دست و پا كند و به خواسته های نفسانی خود رنگ دین و شریعت بزند.

در این صورت شیطان با تمام قوا به كمك دنیاپرستان به ظاهر مسلمان می شتابد تا آنها را در القای شبهات و تحریف احكام دین یاری رساند.

پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید فتنه جویان برای تأمین خواسته های نفسانی خود با توسل به شبهات و توجیهات دروغین و تخیلات واهی در صدد برمی آیند تا محرمات الهی را حلال نمایند و با دین خدا بازی كنند.

آنچه تذكر آن ضروری می نماید و پیامبر نیز در بیان وظیفه حضرت علی علیه السلام در مقابل فتنه ها و فتنه گران، بدان توجه می دهد مساله تداوم چنین فتنه گری های است كه تا ظهور حضرت صاحب الامر، امام زمان علیه السلام ادامه دارد، آنچه پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان حلال كردن شراب به بهانه این كه شراب همان كشمش حلال است یا حلال دانستن رشوه به بهانه هدیه، و یا حلال دانستن ربا خواری به بهانه خرید و فروش، بیان كردند تنها نمونه هایی از انواع فتنه هایی است كه در دین واقع می شود نه این كه مساله فقط به همین موارد ختم شود.

امروز نیز كسانی در میان مسلمانان زندگی می كنند و به حسب ظاهر مسلمانند و هرگز خود را از رقبه اسلام خارج نمی دانند اما به لحاظ روحی چنان نیستند كه احكام الهی را از روی طوع و رغبت پذیرا باشند اینان كه بعضا دارای موقعیت اجتماعی نیز هستند از سویی تحت تاثیر فرهنگ غرب خود باختگی شده اند و از هویت دینی خود فاصله گرفته اند و از طرفی اطلاعات آنها از معارف دین ناكافی است در این حال ای افراد بی آن كه كمترین صلاحیت اظهار نظر در باب مسائل تخصصی دین را داشته باشند و در مقام قضاوت می نشیند و گاه تحت تاثیر القائات شیطان و تشویق دشمنان دین قرار می گیرند و خواسته یا ناخواسته چنان سخن می گویند كه جز به معنای انكار دین خارج شدن از رقیه اسلام نیست، برای مثال اگر كسی بگوید قوانین اسلام اختصاص به زمان صدر اسلام و مردمان آن روزگار داشته و احكام و دستورات آن متناسب با جوامع صدر اسلام بوده است و در زمان حال و در آستانه قرن بیست و یكم، قرآن و احكام اسلام برای اداره جامعه كافی نیست و باید احكام و دستورات آن را طبق صلاحدید و خواست انسان ها تغییر داد، یا این كه كسی بگوید مردمان قرن بیست و یكم پیامبری متناسب با زمان خود نیاز دارند، چنین سخنانی هر چند به معنای انكار دین تلقی می شود؛ لكن خود این سخنان در درجه اول، نشانه عدم شناخت صحیح از دین و احكام آن است. بجاست صاحبان چنین تفكراتی قبل از اظهار نظر و سخن گفتن، درست به معنا و لوازم و عواقب سخن خویش توجه كنند. در آن صورت شاید از گفتن سخنانی كه بوی فتنه در دین از آن می آید پرهیز كنند و خود را از دام شیطان و دشمنان اسلام و قرآن نجات دهند.



تاریك كردن فضا به منظور گمراه كردن افكار عمومی



از آنچه تاكنون بیان شد دریافتیم كه راه كارهای دشمنان دین و قرآن در فتنه و هجمه نظامی، با نحوه مقابله آنها در شكل تهاجم و فتنه فرهنگی به كلی متفاوت است. گفته شد آنها در جریان فتنه فرهنگی بر خلاف تهاجم نظامی هرگز به طور آشكار خود را در موضع انكار دین و مخالفت با فرهنگ دینی مردم نشان نمی دهند و به طور آشكار اعتقادات قلبی خود را ابراز نمی كنند. چرا كه در آن صورت كسانی كه سخنان آنها را می شنوند با تامل در سخنان آنها یا آن را می پذیرند یا به بطلان آنها پی می برند و در هر حال در صورت قبول عقاید باطل آنان، گمراهی حاصل، از روی علم و آگاهی است و آنچه اتفاق افتاده، تحت عنوان فتنه قرار نمی گیرد؛ زیرا گمراه كردن از طریق فریب و با تحریف افكار صورت نگرفته است. آنچه امروزه به عنوان فتنه فرهنگی در جامعه ما وجود دارد و دشمنان قرآن و فرهنگ دینی، با جدیت تمام، از طریق تهاجم فرهنگی در حال انجام آن هستند این است كه جو فرهنگی جامعه را به گونه ای آشفته و تیره و تار كنند كه مردم و به خصوص طبقه جوان در حال تحصیل، قدرت تشخیص حق و باطل را از دست بدهند و به طور ناخودآگاه در دام افكار و اعتقادات باطل و منحرف آنها گرفتار آیند. طبیعی است كه اگر قشر تحصیل كرده یك كشور دچار انحراف فكری شد زمینه گمراهی و انحراف افكار عمومی آن جامعه نیز فراهم خواهد شد، كه اذا فسد العالم فسد العالم.

بنابراین فتنه فرهنگی مذكور كه پیامبر (ص) بدان هشدار دادند از خطرناك ترین اموری است كه سعادت دنیا و آخرت مردم را تهدید می كند.

به نظر می رسد برای مقابله با چنین خطرهایی، دولت اسلامی باید چنان از نظر قدرت بیان حقایق دین و نشر فرهنگ و معارف قرآن قوی باشد و نظام آموزشی از دبستان تا دانشگاه و تمام مراكز فرهنگی كشور را تحت نظارت دقیق بگیرد، كه بدخواهان و دشمنان اسلام قادر نباشند با مشوش كردن فضای فرهنگی، دیگران را گم راه كنند.

از طرف دیگر، اساسی ترین وظیفه عالمان دینی نیز روشنگری مردم -به خصوص طبقه جوان جامعه كه از معارف دینی و علوم قرآنی آگاهی كافی ندارند - و مقابله با فتنه فرهنگی است. این آشنایان به علوم دینی هستند كه موظفند با روشنگری، مردم و نسل جوان را از خطرات فرهنگی و توطئه دشمنان دین، آگاه كنند و آنان را از دام های شیطانی برحذر دارند. این مردم متدین هستند كه می توانند با پشتیبانی از عالمان دینی متعهد، آنها را در انجام رسالت بزرگشان در هدایت جامعه یاری كنند.

چنان كه در ابتدای كتاب ذكر شد در این قسمت به ذكر علل و انگیزه های مخالفان فرهنگ دینی از منظر علی علیه السلام در نهج البلاغه می پردازیم. در این جا ابتدا به معرفی افراد مذكور از دیدگاه حضرت علی می پردازیم و سپس بحث را با بیان علل و انگیزه های افراد مذكور در مخالفت با فرهنگ دینی و آموزه ها و دستورات قرآن به پایان می بریم.